در کمال ادب اشکالاتمو بگو گزارش هم نده با تشکر

{رئیس این باند مردی ۴۲ ساله بود به نام جه کیونگ..مجرد و با اخلاق بد که مختص پیرمرد های گند اخلاق بود،قد بلند و رک و راست،هیچ بخششی در کارش نبود}
مرد با عصبانیت دستش به میز کوبید و باعث شد لرزشی بر تن منشی اش بیوفتد

"اون هر*زه کوچولو پیدا کنید،زود!"

زن با تته پته سعی کرد رئیسش را قانع کند《اما رئیس..این پسر هفته هایت تحت نظر پلیس بوده ولی هنوز پیدا نشده،پیجش هم ایمیل معتبری نداره》

مرد به جلو خیز برداشت،از عصبانيت رگ های گردنش بیرون زده بود"فکر میکنی برام مهمه؟برام پیداش کن،فیلمای دوربین مداربسته هم بیار ببینم"

زن با 'بله رئیس' بیرون رفت و به سرعت فیلمای مدار بسته مافیا برای مرد فرستاد

در فیلم چیز زیادی پیدا نبود..فقط پسری با قد متوسط با نقاب چوبی خرگوش سفید رنگی جلوی دوربین می‌آید و با دست قلبی رو دوربین کشید و برای تمسخر کلمه"ددی" را نوشت و رفت...نیازی نداشت برای هک کردن به نزدیکی مافیا بیاید ولی این نشان میداد تنها دلیلش تمسخر کیونگ بود

#پارت_دوم
#My_little_hacker
دیدگاه ها (۲۴)

قهقه های پسر تمام خونه پر کرده بود:جدی مرد؟ برای سرم هزار دل...

حدود ۲ شبی میشد نخوابیده بودم...سرم درد میکنه...اه...چرا بای...

فیک مینویسم. دوست داشتی دنبال کن

ازدواج از روی اجبار۲ p15

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط